محقق اصلی مریم دلدار، محقق اصلی کورش سایه میری، همکار اصلی رباب انبیائی، مشاور طرح آناهیتا جلیلیان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: پیشبینی زمان بقا دارای پیامدهای مؤثر زیادی در مدیریت کیفیت زندگی برای باقیماندهی عمر بیمار است، از طرفی دادههای بقا بسیار متغیرند و پیشبینیهای دقیق را دشوار میسازند. جنگل بقای تصادفی با تکرار ساخت درخت و میانگینگیری روی نتایج این درختها باعث کم شدن خطای پیشبینی و تعمیمپذیری بیشتر این نتایج میشود. این پایان نامه به مقایسهی خطای پیشبینی مدل جنگل بقای تصادفی با مدلهای کاکس و وایبول در پیشبینی زمان تا عود اول در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان اپیتلیال میپردازد.
مواد و روشها: در این مطالعه از اطلاعات ۱۴۱ بیمار مبتلا به سرطان تخمدان که از سال ۱۳۸۷ تا پایان سال ۱۳۹۷ به بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند استفاده شد. برای بررسی عوامل مؤثر بر عود اول بیماران، رگرسیون کاکس، مدل وایبول، درخت رگرسیون و کلاسبندی و جنگل بقای تصادفی به دادهها برازش شد و با استفاده از شاخص C-Index و نمرهی بریر خطای پیشبینی این مدلها با هم مقایسه شدند.
یافته ها: طبق نتایج جنگل بقا، متاستاتیک بودن تومور با استفاده از ملاک (VIMP)، با اهمیت نسبی ۶۶۵/۲ و کمترین عمق (MD) ۳۴۹/۲، مرحلهی بیماری با اهمیت نسبی ۹۹۳/۱ و عمق ۶۷۸/۲ و ماکسیمم پلاکت با اهمیت نسبی ۱۳۲/۲ و عمق ۶۸۳/۲ متغیرهای اثرگذار بودند. براساس نمرهی بریر خطای پیشبینی جنگل بقای تصادفی ۱۶/۰ و مدل کاکس ۲۴/۰ بود. مقدار خطای C-Index درجنگل بقای تصادفی ۳۴/۰ و در مدل کاکس ۴۲/۰ بود. نمرهی بریر برای مدل کاکس و وایبول تقریبا به یک میزان محاسبه شد، بنابراین خطای پیشبینی جنگل بقای تصادفی از هر دومدل کاکس و وایبول کمتر شد.
نتیجهگیری: برخلاف روشهای کلاسیک، جنگل بقای تصادفی بدون نیاز به پیش فرض خاصی با خطای پیشبینی کمتر میتواند تغییرات متغیر پاسخ را هنگام مواجهه با دادههای با ابعاد بالا بهخوبی تبیین کند.